معنی از بیماریهای واگیردار
حل جدول
تیفوس
از بیماریهای ویروسی واگیردار
آبله مرغان
واگیردار
مسری
بیماری واگیردار
تیفوس، حصبه، طاعون
از امراض واگیردار
تیفوس
لغت نامه دهخدا
واگیردار. (نف مرکب) مسری. ساری. مرضی که از بیمار به اطرافیان سرایت کند. مرضی بودار. رجوع به واگیر داشتن شود.
فارسی به انگلیسی
Contagion, Transmissible, Catching, Contagious, Epidemic, Infectious, Transmittable
واگیردار (بیماری)
Communicable
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) مرضی که از بیمار به دیگران سرایت کند ساری.
فرهنگ معین
(ص فا.) مرضی که از بیمار به دیگران سرایت کند، ساری.
فارسی به عربی
معدی
واژه پیشنهادی
آبله مرغان
بیماری واگیردار
وبا، سل، تیفوس
نوعی بیماری واگیردار
کرونا، وبا
آنفلوآنزا-
معادل ابجد
729